بنا به گزارشات طـرفداران به شیومین EXO که در طول
تعطــیلاتشدر ویتنام بود، مورد حمله قرار گرفت. با توجه به شواهد،
شیومین در ویتنام برای لذت بردناز تعصیلات در کنار خانوادش بود با این
حال که در تعطـیلات به سر میبرد تمام تلاش
خود را کرد تا حریم خصوصی حفظــ بشه.ولی صدها نفر از طـرفداران
دیوانه واراو را یافتند.طـرفداران در رستورانی که شیومین
برای صرف شام و بازدید خانوادش به انتظــار نشسته
بود،بودند او سپس اونجا رو ترک کرد و سرانجام در راه پله به دام افتاد،
برای اینکه اوننمیتونست از اون همه جمعیت عبور کنه و به خارج
رستوران برود. طـرفداران تا هتل،شیومین را دنبال کردند و
تلاش میکردند تا اتاق اون را پیدا کنند. تـعطیلاتی
که برای اسایش و راحتی شیومین برنامه ریزی شده بود تبدیل
به یک حملهترورستی توسطـــ طــرفدارن تشنه شیومین،شد با این
حال،طـرفداران گزارش دادند که شیومینِ مهربون،
لبخند به لب داشت و از طـــــــــــرفداران استقبال میکرد
واقعا برای یک ایدل محبوب کی پاپبسیار سخته این رفتار.
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ][ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]سلام خواهر بیا اینم عکس نوشتت امیدوارم خوشت بیاد
میشه عکس وبتو عوض کنی
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]اول به همراه اعضا ی تور به منطقه گانگنام رفتیم و از دشت ها و باغ های آن منطقه دیدن کردیم .....
بعد به جزیره جیجو رفتیم و شب رو در اومجا سپری کردیم ......
صبح ساعت 7 به همراه اعضا به سئول برگشتیم ... من همچین غرق عکس ها و نوشته های مغازه ها شدم
که اصلا نفهمیدم که از بقیه جدا شدم به رستوران گولر که رسیدیم ناگهان به خودم اومدم و دیدم که کلی از گروه جدا شدم .
شروع کردم به زنگ زدن . اول به رها زنگ زدم و طبق معمول جواب نداد . به کیانا زنگ زدم و مث همیشه منشی تلفنیش برداشت
و به کیانا زنگ زدم گوشیش خاموش بود . کم کم گوشیم داشت هشدار میداد که باتری ضعیف است . با اعصبانیت گوشی رو
خاموش کردم . محافظ صفحه اومد که نوشته بود : هر کجا که باشید او باشماست شروع کردم به دعا کردن .
یه نیمکت اونجا بود که روش نوشته بود اکسو . دلم واسه دوستام تنگ شده بود * واسه مامانو بابا * واسه همه اعضای اکسو
با فکر کردن به اینها گریم گرفت و کمکم اشکام سرازیر شدند . هوا کم کم داشت سرد میشد و باران شروع به باریدن کرد
دیگه تحمل سرما برام دردناک بود . دیگه نمیتونستم جلوی خودم رو بگیرم . داشتم .......
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]به نام خالق هستی
خالقی که اکسو رو آفرید
عاشق کسانی شده ام
که رسیدن به آن ها محال
و دیدنش تنها در خواب است
این چه عشثیست با آن که
میدانم نه به او میرسم
و نه او را میبینم ولی هر روز
آتش درون قلبم شعله میکشد
تمام وجودم را
.......................................................
خب سلام من کیم جین مین هستم 13 سال سن دارم و در ایران زندگی میکنم
اکسو داداشی های جیگر منن که خیلی دوسشون دارم .
....................
موضوع از اینجا شروع میشه که من میخوام به همراه دوستانم به یه تور کره ای بپیوندیم
من و دوستام وارد واگن میشیم و وسایل هامونو میزاریم و استراحت میکنیم ....
ناگهان وشی زنگ خورد : مامانم بود . بهش گفتم رسیدیم ناگهان گفت که دیکچنری زبان کره ای
رو فراموش کردی !!!!!!!!!!!
خیلی ترسیدم حالا من توی یه مملکت غریب بادون دیکچنری چه طور سر کنم ؟؟؟
ازشون خواستم واسم شارژ بفرستند ...
بابا واسم 50 هزار تومان شارژ فرستاد و من 39 هزار تو منش رو ( ویرا ) خریدم ....
و خلاصه بعد از گذشت 10 ساعت ما به سئول رسیدیم .....
اول به همراه اعضا ........
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]سلاااااام یاسی جووونم
ببخشید ساعت 8 نیستم
ببخش بیان
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]سلاااااااااام اینا همه واسه خنده اند
لطفااااااااا سرزنششون نکنید
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]سلاااااااام یه خبرخوب منم دارم رمان مینویسم
اسمش هم هست
ماجرا های من در تور کره جنوبی
ان شا الله تا دو روز دیگه میاد تو وبم
امیدوارم شما هم با نظرات دلگرم کننده تون بهم امیدواری بدید
خلاصه در ادامه مطلب
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ][ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]سلااااااااااااااام به خاطر غیبتم معذرت میخوام قول میدم جبران کنم این دومیش
ببینید سوسانو تو ایران چه جوریه تو کره چه جوریه
تو کره
تو ایران
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]